نامــداری که خود را به خواری می افکنــــ ــد ، هزاران دل آویخته به دامان خویش را نیز به خاک می کشد . حکیم ارد بزرگ
سیـــاســتمــداران ، تنهــا پاسخگوی زمان حال خویش نیســتنــــ ــد ، آنهــا به گذشــ ـتگان و آینــــ ــدگان نیز پاسخگو هســتنــــ ــد . حکیم ارد بزرگ
فرمانروای شایســته ، در انــــ ــدیشه کینه توزی از مردم خویش نیســت . حکیم ارد بزرگ
نامــداران مانــــ ــدگار آنانی انــــ ــد، که سرشــ ـتــی نیکو و دلی سرشار از مهــر دارنــــ ــد. حکیم ارد بزرگ
نامــدار کهن ، پیشــ ـوا و راهبر دوران هــاســت ، سرشــ ـت او با آهنگ و خوی مردم سرزمین خویش ، هماهنگ اســت . حکیم ارد بزرگ
برآزنــــ ــدگان ، آزادی و میــهن خویش را ســتایش می کننــــ ــد . حکیم ارد بزرگ
پرهــای خون آلود برآزنــــ ــدگان ، نما و نوای آزادی آینــــ ــدگان اســت . حکیم ارد بزرگ
کجاســت سینه کش کوهســتان سرد و بلنــــ ــدی که ، گامهــای برآزنــــ ــدگان را ، بر تن خویش به یـــادگار نــــ ــداشــ ـته باشد ؟ . حکیم ارد بزرگ
برآزنــــ ــدگان دســتــی و دامنی برای کاشــ ـتن دارنــــ ــد ، تا کدامین فرزنــــ ــد میــهن برچینــــ ــد . حکیم ارد بزرگ